۵ نکته ای که به راه اندازی سریعتر استارتاپ شما کمک می کند.
5 نکته ای که به راه اندازی سریعتر استارتاپ شما کمک می کند.
داستان کوتاه
ریچارد برانسون، هواپیمایی ویرجین ایرلاین را در اوج ناامیدی راه اندازی کرد. او می خواست برای کاری شخصی به جزایر ویرجین برود که پرواز آن شب کنسل شد. بنابراین علی رغم ناکافی بودن پولش ، او یک پرواز خصوصی به مقصد ویرجین را رزرو کرد. بقیه ماجرا از زبان «ریچارد برانسون»:
«من یک تخته سیاه کوچک برداشتم و روی آن نوشتم: پرواز ویرجین 29دلار. و به میان جمعیت مردمی رفتم که پروازشان کنسل شده بود. بقیه صندلی های پرواز خصوصی را فروختم و با پولی که گرفتم پول رزرو پرواز را پرداخت کردم. در نتیجه آن شب همگی به ویرجین رفتیم.»
دنیای استارتاپ پر از افرادی است که می خواهند موفق شوند و تلاش هم می کنند ولی به نتیجه نمی رسند!
اما چرا ؟؟؟؟؟؟
یکی از دلایل بسیار مهم این است که بسیاری از کارآفرینان نمی دانند چگونه کسب و کار خود را از نقطه الف به نقطه ب برسانند. نقطه الف همان ایده ی درخشانی است که در ذهن کارآفرین است. نقطه ب وضعیتی است که در آن می خواهیم کسب و کارمان در امنیت و ثبات به درآمد زایی برسد.
میان نقاط الف و ب، مراحل بسیار بسیار سختی وجود دارد که شما باید آن ها را سپری کنید تا لبخند رضایت بر لبان شما نقش ببندد.
1. فقط شروع کن!
من یک ایده برنامه دارم ، اما از کجا شروع کنم؟
براساس تجربه ی من، شروع کردن بسیار مهم تر از درست شروع کردن است. خوب فکر کنید. اگر کسب و کارت را شروع کنی، هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. هر آن چیزی که شما را از شروع کردن باز می دارد، همان چیزی است که یا باید آن را نادیده بگیرید یا با آن سرو کار داشته باشید.
بنابراین(هیجان رو کنار گذاشته و با دقت):
- ایده ی خود را روی کاغذ بیاورید.
- درباره ی آن تحقیق کنید.
- ویژگی هایی که برای آن در نظر گرفته اید را با جزئیات بنویسید.
- محصول را ترسیم(تجسم) کنید.
- به دنبال شرکتی یا تیمی(برنامه نویسی) باشید که بتواند آن را برای شما طراحی و توسعه دهد.
هیچ چیزی به جز خودت مانع راه شروع کردنت نیست، نخستین چیزی که باید انجام شود را انجام بده.
یک چیزی بفروش!
تعدادی کارآفرین وجود دارند که دقیقاً می دانند چه چیزی می خواهند بفروشند(زیرا ایده خود را دقیق روی کاغذ پیاده کرده اند و از ریز جزئیات آن اطلاع دارند) تعدادی دیگر هستند که نمی دانند قرار است چه چیزی بفروشند، آن ها فقط می خواهند بفروشند.
نصیحت من این است:یک چیزی بفروش.
بسیاری از بزرگترین کارآفرینان دنیا هیچ چیز جدیدی نمی فروشند. آن ها همان چیزها را متفاوت تر و یا بهتر می فروشند.
- مثل دیجی کالا که همان کالاهایی را می فروشد که شما از بسیاری از فروشگاه های دیگر نیز می توانید بخرید.
- مثل نرم افزار های چت در دنیا. زمانی بود که یاهومیسنجر بی رقیب ترین نرم افزار چت در دنیا محسوب میشد، ولی الان یاهومیسنجر کجاست؟
کارآفرینان همیشه نوآور نیستند، می توانی محصولات یک نفر دیگر را بفروشی!!!!.
از یک متخصص مشورت بگیرید.
وقتی که کاری را شروع می کنید، قطعاً همه ی جواب ها را نمی دانید. سوالات تخصصی که مربوط به کارتان می باشد، از حسابداری تا پرداخت مالیات و مواردی از این دست را با متخصصین مربوطه در میان بگذارید و در کنار آن برای داشتن یک نرم افزار تجاری که بتوانید ایده تان را وارد اینترنت کنید به شرکت ها یا تیم های برنامه نویسی مراجعه کنید.
از طریق برنامه نویسان متوجه می شوید که برای کسب و کارتان دقیقا به چه چیزی نیاز دارید؟ آیا به یک وبسایت نیاز دارید یا یک نرم افزار موبایل یا یک نرم افزار تحت شبکه ؟
درباره ی این قسمت ها خوب مذاکره کنید، نمونه ی اولیه ارائه شده از برنامه نویسان را بررسی کنید. بدانید که چه مقدار هزینه می خواهید در این راه خرج می کنید.
راه اندازی یک استارتاپ به دانش و مهارت های حرفه ای نیاز دارد. از دیگران کمک بگیرید.
- برنامه ی دقیق برای فروش داشته باشید.
قبل از خرج کردن، مشتریان خود را پیدا کنید. ذهن آن ها را با تبلیغاتتان در اختیار بگیرید و ایده ی خود را به آن ها تزریق کنید. هر بار یک پلن تبلیغاتی جدید بچینید و میزان موفقیت آن پلن و موارد شکست آن را مورد بررسی قرار دهید.
در یک استارتاپ بازاریابی هدر دادن زمان و هزینه نیست بلکه سرمایه گذاری است.
5. روی پول تمرکز نکنید.
این حقیقت دارد. تمرکز زیاد بر پول می تواند تجارت شما را از مسیر خارج کند، آنچه که اجازه می دهد همه چیز تکامل یابد، بودجه، سرمایه، وام تجاری یا مدل قیمت گذاری عالی است. رشد برابر با منابع مالی نیست، رشد یعنی زخم خوردن، تلاش زیاد، فروش و انجام هر چیز دیگر فرای درخواست برای پول.
لزوماً نگران این نباشید که درآمد از کجا به دست می آید. یک محصول(خدمات) خوب همیشه راهی برای کسب درآمد پیدا خواهد کرد.
این پنج مرحله و دیگر مراحلی که میان نقطه ی الف و ب قرار دارند نیازمند دقت، زحمت، وقت و هزینه می باشند. برای موفقیت در کار باید پلن (برنامه دقیق) داشت. با پیدا شدن اولین مشتری و چند فروش خوشحال نباشید که شما به نقطه ی ب رسیده اید.
هر چقدر به نقطه ی ب نزدیک می شوید به همان نسبت با رشد روزانه نیازهای مشتریان در دنیا نقطه ی ب از شما دورتر می شود. این حرکت و رشد هیچ گاه نباید متوقف شود. برای موفقیت باید مثل نفس کشیدن همیشه تلاش ها جاری باشند تا شما در نقطه ی ب باقی بمانید.
برای داشتن یک استارتاپ خوب و موفق باید جواب سوالات زیادی را به دست آورید.
- چطور متوجه شوم که مشتری به نرم افزار من علاقمند است و از آن استفاده می کند؟
- آیا باید برنامه را خودم بنویسم یا از افراد دیگری استفاده کنم؟
- آیا باید یک اپلیکیشن موبایل سفارش دهم یا یک نرم افزار ویندوزی؟
- چطور برنامه ام را به مشتریان معرفی کنم؟
- برنامه ام را باید بفروشم یا بصورت رایگان در اختیار مشتری قرار بدهم؟
هم اکنون با ما تماس بگیرید تا به پاسخ سوالات متعددی که در ذهن شما شکل گرفته اند برسید.